برج-دروازه: گونه نوین فرمِ پیرو کارکرد یا دال تهی
Authors
abstract
با این که امروزه نه مقید نمودن فرم معماری به تبعیت از کارکرد، نه دیدن آن به عنوان نظامی صرفا نشانه شناختی و نه بحث ضرورت یا عدم ضرورت توجه به زمینه در طراحی هیچ یک جزو موضوعات تازه بحث در معماری محسوب نمی گردند هنوز مشکل می توان در دنیای حرفه ای بدون داشتن پاسخ هایی برای نحوه مواجه با پرسش های فوق، زمینه تحقق طرح های معماری واجد پشتوانه قابل اعتنای فکری را فراهم آورد. این نوشتار نگاهی است به گونه ساختمان های دوقلوی بلند متصل به هم، که به لحاظ این که بالنسبه فاقد پیشینه تاریخی است تا حدودی عاری از لایه های معنایی است که در طول زمان بر آن ها انباشته شده باشد. با توجه به این ویژگی و با نیم نظری به دیدگاه جیم کالینز که قائل به جایگزینی شعار «فرم تابع کارکرد است » با «ارزش تابع موقعیت است » در زمان حاضر می باشد، هدف نشان دادن این موضوع است که حتی در مورد چنین گونه ای که هنوز کمتر در گذر زمان دستخوش خوانش های متکثر گردیده است، باز هم می توان شاهد نوعی سیالیت در رابطه بین فرم و کارکرد از یک سو و فرم و بستر سیاسی - اجتماعی و کالبدی از سویی دیگر بود. به عبارت دیگر این فقط سنت های تاریخ محور و عقلانیت گرایانه دیدگاه های کلاسیک گونه شناسی نیست که برای توضیح این گونه نوین به نظر ناکافی می رسد، بلکه تفکر مدرنیستی تبعیت فرم از کارکرد – که هنوز برای توجیه منطق طراحی کارایی خود را دارد – و مدل پسامدرن ساختمان به منزله محملی برای تولید معنا و ارجاعات نمادین نیز تکیه گاه های محکمی برای تحلیل آن به شمار نمی روند. پرسش های تحقیق ١. آیا رویکردهای گونه شناختی در تبیین شکل گیری گونه های جدید فرم های معماری کارایی دارند؟ ٢. در تنش معاصر بین نگاه های عقلانی سازی و نمادگرایی که اولی با حرفه و اقتصاد و دومی با فرهنگ و سیاست رابطه نزدیکتری دارند آیا می توان یکی را به عنوان نیروی غالب در شکل گیری گونه های نوین فرم های معماری قلمداد نمود؟
similar resources
سیاق، دروازه حسابداری نوین
تصور نقاش یا مجسمه سازی که تاریخ هنر را مطالعه نکرده و یا آهنگ سازی که دانش و معلوماتی درباره تاریخ موسیقی نداشته باشد چندان هم ساده و آسان به نظر نمی رسد و می توان با مطالعه و بررسی تاریخچه و سرگذشت یک علم به شناخت بهتری از آن دست یافت و بدین ترتیب علاقه بیشتری به آن پیدا کرد. در شرایطی که بسیاری از علوم، از چنین مزیتی برخوردارند، تاریخ حسابداری هنوز به صورت کامل به رشته تحریر درنیامده است، بر...
عناصر درون بند موصولی توصیفی: ضمیر ابقائی یا عملگر تهی
در زبان فارسی بند موصولی هستهبرونی است، به طوری که بند موصولی همیشه بعد از هستة اسمی قرار میگیرد. بند موصولی خود شامل گروه اسمی هممرجع یا برابر با هستة اسمی است. هستة اسمی موصولی میتواند جاندار یا بیجان و انتزاعی باشد. در این پژوهش سعی بر آن است تا به کمک دادههای زبان فارسی نشان دهیم بند موصولی به هستة اسمی افزوده میشود و به جای داشتن عملگر، یک بازنمایی/ کپی از هستة اسمی در درون بند...
full textدولت تهی، چالش مدیریت دولتی نوین در ایران
در اوایل دهه 1990، دولتهای دموکراتیک صنعتی، تغییرات بزرگی در ساختارهای دولتی و در رابطه بین دولت و جامعه داشتند. این مقاله با هدف بررسی این تغییرات و انتقادهای وارده بر آن با روش مطالعه اسنادی سعی در تعریف ماهیت تغییرات با استفاده از عبارت "دولت تهی" برای ثبت تغییراتی که رخ دادهاند، دارد. دولت تهی، در نقد کارآمدی مدیریت دولتی نوین، به عنوان یک اصطلاح برای توصیف ماهیت انتقال قدرت و تمرکززدایی ...
full textمفهوم "حاکمیت نوین" یا مفهوم "نوین حاکمیت"
حاکمیت مفهومی است که همواره با بحث از حکومت مطرح شده چرا که توجیه کننده قدرت حاکم و نحوه اعمال آن است. این مفهوم همواره در طول تاریخ دچار تحول و تطور در برداشت و تفسیر از آن بوده است، از طرفی در یک زمان مشخص نیز مفهوم حاکمیت و تفاسیر از آن به هیچ عنوان دارای شرایط مشابه نبوده است.نگرش حکومت نسبت به عناصری همچون مردم، اقتصاد، مالکیت، مالیات، جایگاه دولت و نظرات پیرامون آن، تفسیر از حاکمیت به عنو...
full textکارکرد ردیف در فرم و ساختار غزلیات حافظ
گزینش هر واژه یا تعبیر شاعر نه تنها در بیت، بلکه در طول شعر نیز مؤثر است. اگر به انتخاب واژه یا تعبیری توجه کنیم که بهعنوان «ردیف» در پایان هر بیت تکرار میشود به اهمیّت انتخاب شاعر و لزوم تناسب همهجانبة ردیف با کلیّت شعر بیشتر پی میبریم. با توجه به اهمیت گزینش ردیف، بر اساس نظریههای فرمالیسم و ساختگرایی به بررسی نقش و کارکرد ردیف در غزلیات حافظ پرداختهایم. بر این مبنی، کارکرد، ارزش و نقش رد...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
کیمیای هنرجلد ۵، شماره ۱۸، صفحات ۶۹-۷۷
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023